مقوله زبان عربی بر مجموعه زیادی از گویشها و لهجههای مختلف دلالت میکند که به طور کلی به سه بخش تقسیم میشود:
عربی کلاسیک یا قرآنی
عربی استاندارد یا فصیح و یا کتابی
مقوله زبان عربی بر مجموعه زیادی از گویشها و لهجههای مختلف دلالت میکند که به طور کلی به سه بخش تقسیم میشود:
عربی کلاسیک یا قرآنی
عربی استاندارد یا فصیح و یا کتابی
در رسم الخط فارسى ، در بعضى کلمه ها به حرف (واو) بر مى خوریم که نوشته شده ولى خوانده نمى شود؛مانند،خواندن ،خواستن ،خواهر،خواهش.
در قـرآن کـریـم نیز چهار حرف (و،ى ،ا،ل ) بعضى وقتها خوانده نمى شوند، و براى اینکه با موارد خوانا، اشتباه نشود آنها را بدون علامت نوشته اند.
با این چهار حرف کلمه (والى ) ساخته اند تا همیشه در ذهن بماند. در این درس با موارد (و) ، (ى ) آشنا مى شویم .
هر گاه (و) ، (ى ) پایه و کرسى براى همزه قرار گیرند (ؤ ،ى ء) خوانده نمى شوند. توضیح : همزه ، به دو شکل نوشته مى شود:
الف ـ به تنهایى (مانند: سَماءَ ، سُوءُ ، جُزْءانِ)
1. ب ـ روى یـکـى از دو حـرف (و) ، (ى ) قـرار مـى گیرد که در این صورت واو و یاء خوانده نمى شوند و علامت موجود روى آن مربوط به حرف همزه مى باشد، مانند: مُؤْمِنُ که خوانده مى شود مُءْمِنُ، بارِى ءُ که خوانده مى شود بارِءُ
یـاد سـپارى : اگر یاء کوچک (ی) پایه و کرسى همزه واقع شود نقطه هاى آن را نمى نویسند، مانند: مَلائِکَةَ که خوانده مى شود مَلاءِکَةَ
کلمه هاى زیر را شمرده بخوانید:
تُؤْتى ـ مُؤْصَدَةٌ ـ تُؤْوى ـ فُؤ ادُ ـ لُؤْلُؤًا ـ یُؤ اخِذُکُمْ ـ اَفَتُؤْمِنُونَ ـ جَزاَّؤُکُمْ ـ تُؤْثِرُونَ ـ اباؤُنا ـ یـُؤْفـَکُ ـ مـاَّؤُهـا ـ قـُرِى ءَ ـ یِبْدِى ءُ ـ اِمْرِى ءٍ ـ ذاَّئِقَةُ ـ تُبَوِّى ءُ ـ یَسْئَلُونَ ـ بَرى ءٌ ـ مِتَّکِئینَ ـ حینَئذٍ ـ اَبْناَّئَکُمْ ـ اَفْئِدَتُهُمْ ـ بِئْسَ
2ـ هر گاه (و) و (ى ) بعد از صداى (ـ) و بدون علامت باشند خوانده نمى شوند، مانند: صَلوةُ که خوانده مى شود صَل ةُ، مُوسى که خوانده مى شود مُوس
یاد سپارى : بعضى وقتها یاى کوچک (ی) بعد از صداى (ـ) واقع مى شود، مانند: تَلیها که خوانده مى شود تَلها
کلمه هاى زیر را شمرده بخوانید:
نـَجـوةَ ـ مـِشـْکـوةُ ـ غـَدوةُ ـ زَکـوةُ ـ حـَیـوةُ ـ مَنوةُ ـ ضُحى ـ نَریکَ ـ سَجى ـ اُولى ـ فَهَدى ـ دَسّیها ـ عـَصـى ـ یـَتـَزَکـّى ـ یَغْشیها ـ سُکارى ـ فَاَریهُ ـ هَدینِ ـ تَتَجافى ـ اُسارى ـ فَغَوى ـ فَنادى ـ هَوى ـ عُزّى ـ اُخْرى ـ یُوحى .
آیات زیر را کلمه کلمه و شمرده بخوانید:
هـذا یـَوْمُ لا یـَنـْطـِقـُونَ(35 / مرسلات )
وَ لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ(36 / مرسلات )
وَیْلُ یَوْمَئِذٍ لِلْمـُکـَذِّبـیـنَ(37 / مـرسـلات)
وَ یـَطـوُفُ عـَلَیـْهـِمْ وِلْدانٌ مـُخـَلَّدُونَ اِذا رَاَیـْتـَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مـَنـْثُوراً(19 / انسان)
نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا اَسْرَهُمْ وَ اِذا شِئْنا بَدَّلْنا اَمْثالَهُمْ تَبْدیلاً(28 / انسان)
خُذْمِنْ اَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکّیهِمْ بِها وَصَلِّ عَلَیْهِمْ اِنَّ صَلوتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ (103 / تـوبـه ) فـَاَرَدْنـا اَنْ یـُبـْدِلَهـُما رَبُّهُما خَیْراً مِنْهُ زَکوةً وَ اَقْرَبَ رُحْماً (81 / کهف)
وَ اِنَّکَ لَعَلى خـُلُقٍ عـَظـیمٍ (4 /قلم)
وَاَنْ لَیْسَ لِلْاِنْسانِ اِلاّماسَعى (39/ نجم)
قُلْ اَنَّما یُوحى اِلَىَّ اَنَّما اِلهُکُمْ اِلهٌ واحـِدٌ فـَهَلْاَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (108/انبیاء)
قالَاَوَلَ وْجِئْتُکُمْ بِاَهْدى مِمّاوَجَدْتُمْ عَلَیْهِاباءَکُمْ(24/ زخرف)
پیش از این، با صداهاى کشیده، یا حروفِ مَدّىِ ( ا ـ ى ـ وُ ) آشنا شدیم. هرگاه بالاى حرف مدّى، علامت مدّ ( ـــــ ) قرار گیرد(8)، حرف مدّى با صداى کشیده تر خوانده مى شود; مثلاً:
جآءَ خوانده مى شود:جااااءَ.
جىءَ خوانده مى شود:جى ى ى ىءَ.
سآءَ خوانده مى شود:سااااءَ.
سُوءُ خوانده مى شود:سُووووءُ.
سىءَ خوانده مى شود:سى ى ى ىءَ.
به حرفى که علامت مدّ داشته باشد، «مَمدود» مى گویند.
در درس هاى گذشته با خواندن این کلمه ها آشنا شدید:
کِتابَ کِتابِ کِتابُ
بعضى وقتها این کلمه ها با نون ساکن اضافى خوانده مى شوند:
کِتابَنْ کِتابِنْ کِتابُنْ
بـراى ایـنـکـه مـعـلوم شـود نـون سـاکن آنها اضافى است ،آن را نمى نویسند و در عوض ، علامت صداى حرف قبلى راتکرار مى کنند:
کِتابً کِتابٍ کِتابٌ
اسم این علامت ها (تنوین ) است.
برخى از قَواعِد روخوانى قرآن عبارتند از:
مى دانید کـه در فارسى، گـاه حـرفى نوشته مى شود، ولـى خوانـده نمى شـود، مانند حـرف واو در کلمه خواهـر کـه خوانـده مى شود: خاهر. در قرآن نیـز چهار حرف (و ـ ا ـ ل ـ ى = والى) اگر هیچ علامتى نداشته باشند خوانده نمى شوند(10); مثلاً:
صَلـوةَ خوانده مى شود: صَلـةَ .
امَنُوا خوانده مى شود:امَنُو .
أَلصَّمَدُ خوانده مى شود: أَصَّمَدُ .
فِى الْعُقَدِ خوانده مى شود: فِ لْعُقَدِ .
این قاعده، «قاعده حروف والى» یا «قاعده حروف ناخوانا» نامیده مى شود.
اگر همزه (ء) روى سه حرفِ الف، واو، یاء قرار گیرد (أ ـ ؤ ـ ئ)(11)، این سه حرف پایه یا «کرسىِ» همزه مى گردند. در این حالت، فقط همزه خوانده مى شود و کرسىِ همزه تلفّظ نمى گردد. مثال:
أَعُوذُ خوانده مى شود: ءَعُوذُ.
مُؤْصَدَةٌ خوانده مى شود:مُـءْصَدَةٌ.
یُبْدِئ ُ خوانده مى شود: یُبْدِءُ.
به ادامه مطلب مراجعه فرمایید:
مى دانید کـه در فارسى، گـاه حـرفى نوشته مى شود، ولـى خوانـده نمى شـود، مانند حـرف واو در کلمه خواهـر کـه خوانـده مى شود: خاهر. در قرآن نیـز چهار حرف (و ـ ا ـ ل ـ ى = والى) اگر هیچ علامتى نداشته باشند خوانده نمى شوند(10); مثلاً:
صَلـوةَ خوانده مى شود: صَلـةَ .
امَنُوا خوانده مى شود:امَنُو .
أَلصَّمَدُ خوانده مى شود: أَصَّمَدُ .
فِى الْعُقَدِ خوانده مى شود: فِ لْعُقَدِ .
این قاعده، «قاعده حروف والى» یا «قاعده حروف ناخوانا» نامیده مى شود.
ادامه مطلب مراجعه فرمائید: